منادی وحدت



در خطبه ۱۳۸ نهج البلاغه –که گفته شده امیرالمومنین(ع) در آن به سیره حکومتی حضرت مهدی(عج) اشاره کرده- آمده است: «حضرت مهدی(عج) رای مردم را به قرآن باز می گرداند، در زمانی که آنها قرآن را به رای و اندیشه [خود] مبدل کرده اند.»

امام زمان و قرآن

خدای متعال در آیه 79 سوره مبارکه واقعه می فرماید: «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛ از این آیه شریفه می توان نکاتی را در درباره قرآن در حکومت امام زمان(عج) به دست آورد.

نکته ها:

1-تلاوت الفاظ و فهم لغات قرآن، برای همه ممکن است، اما تماس با روح قرآن، طهارتی مخصوص می خواهد. قرآن مطهر1 است و تنها پاکان می توانند آن را مس کنند. لذا نفرمود: «لا یقرئه و لایفهمه الّا المطهّرون»، بلکه فرمود: «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»، چون تماس، معنای خاصی دارد. چنان که در روایات تصریح شده که تنها مقربان  درگاه الهی با قرآن تماس پیدا می کنند.

2-حضرت علی(ع) در ضمن سخنی فرمود: «القرآن الدی عندی لایمسه الّا المطهرون و الوصیاء من ولدی؛ به قرآنی که نزد من است جز پاکان و جانشینان از فرزندانم به آن دست نمی یابند.» عمر پرسید: «آیا زمان معلومی برای ظاهر کردن آن هست؟» آن حضرت(ع) فرمود: «آری، وقتی قائم(عج) از فرزندانم قیام کند، آن را ظاهر می کند و مردم را به عمل کردن به آن وادار می نماید و سنت طبق آن جاری می شود.»2

3-رسول اکرم(ص) در روز غدیر و در ضمن خطبه معروف خود، پس از آنکه حضرت علی(ع) و یازده فرزند معصوم وی را جانشین خود معرفی نمود، قرآن کریم را همراه همیشگی آنان خواند: «علیٌّ أخی و وزیری و وارثی و وصیّی، و خلیفتی فی اُمّتی، و ولىّ کلّ مؤمن بعدی، ثمّ ابنَیَّ الحَسَنُ ثُمَّ ابنِی الحسین ثمّ تِسعَه مِن وُلد الحُسین واحد بَعدَ واحد وَ هُم مَعَ القرآنِ لایفارقهُم حتُی یَرِدوا یَرِدوا علىّ الحوضی».3

4-امام باقر(ع) فرمود: «علم به کتاب خدای عزّوجلّ و سنت پیغمبرش در دل مهدی(عج) ما رشد می کند؛ آنچنان که بهترین زراعت ها به بهترین وجه رشد می کنند.»4

5-در خطبه 138 نهج البلاغه –که گفته شده امیرالمومنین(ع) در آن به سیره حکومتی حضرت مهدی(عج) اشاره نموده- آمده است: «حضرت مهدی(عج) رای مردم را به قرآن باز می گرداند، در زمانی که آنها قرآن را به رای و اندیشه [خود] مبدل کرده اند.»

هنگامی که مردم از قرآن چشم پوشیده و امور را طبق اندیشه نادرست خود پیش برند، ایشان مردم را از به کار بستن اندیشه های نادرست، نهی و به رجوع به قرآن وا می دارد تا به دستور کتاب خدا رفتار کنند و مخالف را دور اندازند.

6-در زمان حکومت امام زمان(عج) به آموزش قرآن اهمیت فراوانی داده می شود. امیرالمومنین(ع) در این باره فرمود: «هنگامی که قائم آل محمد(ص) قیام کند، خیمه هایی برپا کند و قرآن را به ترتیبی که فرود آمده، به مردم بیاموزد.»5

7-متاسفانه قرآن کریم در امت اسلامی مهجور مانده است به گونه ای که خود قرآن از قول پیامبر(ص) در آیه 30 سوره مبارکه فرقان می فرماید: «وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً؛ پیامبر [خدا] گفت: پروردگارا! قوم من این قرآن را رها کردند.»

رابطه میان انسان و کتاب آسمانی، باید دائمی و در تمام زمینه ها باشد؛ زیرا کلمه «هجر» در جایی به کار می رود که میان انسان و چیزی رابطه ای باشد، ولی از هم جدا شده باشند. بنابراین، باید تلاشی همه جانبه داشته باشیم تا قرآن را از مهجوریت درآوریم و آن را در همه ابعاد زندگی، محور علمی و عملی خود قرار دهیم و رضایت پیامبر عزیز اسلام(ص) را جلب کنیم.

لازم است بدانیم که نخواندن قرآن، ترجیح غیر قرآن بر آن، محور قرار ندادن آن، تدبر نکردن در آن، تعلیم ندادنش، به دیگران و عمل نکردن به آن، از مصادیق مهجور قرار دادن قرآن است. حتی اگر کسی قرآن را فرا بگیرد ولی ان را کنار بگذارد و به آن نگاه نکند و تعهدی نسبت به آن نداشته باشد، او نیز قرآن را مهجور کرده است.6

8-اقرار برخی بزرگان درباره مهجوریت قرآن

ملاصدرا در مقدمه تفسیر سوره مبارکه واقعه می گوید: «بسیار به مطالعه کتب حکما پرداختم تا آنجا که گمان کردم کسی هستم؛ ولی وقتی کمی بصیرت پیدا کردم، خودم را از علوم واقعی خالی دیدم. در آخر عمر که به فکر افتادم به سراغ تدبر در قرآن و روایات محمد و آل محمد(ص) بروم، یقین پیدا کردم که در طول عمر، کارم بی اساس بوده است، زیرا به جای نشستن در نور، در سایه ایستاده بودم!

از غصه جانم آتش گرفت و قلبم شعله کشید، تا وقتی که رحمت الهی دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدبر در قرآن کردم. درِ خانه وحی را کوبیدم، درها باز شد، پرده ها کنار رفت و دیدم که فرشتگان به من می گویند: «سلامٌ عـَلیکُم طِبتُم فادخـُلوُها خالدین».7

فیض کاشانی در رساله الانصاف می گوید: «کتاب ها و رساله ها نوشتم، تحقیقاتی کردم ولی در هیچ یک از علوم، دوایی برای دردم و آبی برای عطشم نیافتم. بر خود ترسیدم و به سوی خدا فرار و انابه کردم تا خداوند مرا از طریق تعمق در قرآن و حدیث هدایت کرد.»

امام خمینی(ره) در گفتاری از اینکه تمام عمر خود را در راه قرآن صرف نکرده، تاسف می خورد و به حوزه ها و دانشگاه ها سفارش می کند که قرآن و ابعاد گوناگون آن را در همه رشته ها، مقدص اصلی قرار دهند تا مبادا در آخر عمر، بر ایام جوانی خود تاسف بخورند.9

پی نوشت:
1-«صُحُفًا مُّطَهَّرَةً»، سوره بینه، آیه 2؛
2-کنزالدقائق، ج1،ص4؛
3-کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص277؛
4-همان، ج2، ص267؛
5-الارشاد، ج2، ص386؛
6-التفسیر المنیر، ج19، ص5؛
7-سوره زمر، آیه 73؛
8-صحیفه نور، ج20، ص20.

برگرفته از پرتوی از آیه های مهدوی، محسن قرائتی به کوشش حسن ملایی



نشان دهیم که ما دربارۀ یک انسان مهم و بزرگ حرف می‌زنیم. نام امام زمان (عج) که می‌آید برخیزیم و دست روی سر بگذاریم. این کاری بوده که امام رضا (ع) قبل از تولد امام زمان (عج) انجام می‌داده‌اند. این تکریم‌ها در عمل باید نشان داده شود و مهم‌ترین تربیت نسل منتظر این است که نشان دهیم سخن از شخص بسیار مهمی‌ است.


 والدین باید به هر کودکی در هر سنی به گونه‌ای خاص آموزش بدهد. در دوران قبل از ۷ سالگی بهترین نوع آموزش، آموزش غیر مستقیم است. بچه‌ها باید ببینند و در نهادشان، تصاویر و کلمات ضبط شود. پدر و مادر چه کارهایی می‌توانند انجام دهند تا فرزندشان با وجود نازنین امام زمان(عج) آشنا شود؟
 
روش‌های آشناییِ کودکان با مفهوم مهدویت 
 
فضاسازی را جدی بگیرید
 
اولین و مهمترین نکته این است که فرزندمان یاد بگیرد وجود امام زمان(عج) مسئله‌ای جدی است؛ شوخی بردار نیست و جزو اصلی‌های زندگی ماست. ما در تربیت نمی‌توانیم آدم‌ها را تک به تک تربیت کنیم؛ اگر تربیت صحیح خواسته باشیم، باید فضا ایجاد کنیم. افراد وقتی در فضای خاصی قرار بگیرند، مطابق آن فضا حرکت خواهند کرد.
 
در مسئلۀ تربیت نسل منتظر این نکته بسیار مهم است؛ بسیار مهم‌تر از پیام‌های مستقیمی‌ است که می‌خواهیم به افراد بدهیم. یکی از فاکتورهای مهم در فضاسازی این است که وجود مبارک حضرت را جدی بگیریم و کوچک‌ترین شوخی و سهل‌انگاری به این موضوع وارد نکنیم؛ مانند مسئله قرائت قرآن. دستور الهی به ما می‌گوید: «و اذا قری ء القرآن فاستمعوا له.»؛ هنگامی‌که قرآن خوانده می‌شود، به آن گوش فرا دهید.
 
وقتی هنگام تلاوت قرآن خودمان سراپا گوش باشیم و دقت کنیم، بچه‌ها هم یاد می‌گیرند. یعنی لازم نیست هی بگوییم: هیس! هیس! پس فضا سازی برای بچه‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد.
 
روش‌های آشناییِ کودکان با مفهوم مهدویت 
 
به کودکمان اهمیت موضوع را نشان دهیم
 
با نام امام زمان(عج) شوخی نکنیم. اگر بخواهیم نسل منتظر تربیت کنیم، باید با شنیدن نام ولی عصر(عج) حالمان دگرگون و چهره‌مان متغیر شود. این تغییر چهره تاثیر خودش را می‌گذارد. اگر بچه‌ای گوشه چشم تر ما را ببیند، از هزاران آموزش مستقیم بهتر است. نشان دهیم که ما دربارۀ یک انسان مهم و بزرگ حرف می‌زنیم. نام امام زمان(عج) که می‌آید برخیزیم و دست روی سر بگذاریم. این کاری بوده که امام رضا(ع) قبل از تولد امام زمان(عج) انجام می‌داده‌اند. این تکریم‌ها در عمل باید نشان داده شود و مهم‌ترین تربیت نسل منتظر این است که نشان دهیم سخن از شخص بسیار مهمی‌ است.
 
روش‌های آشناییِ کودکان با مفهوم مهدویت 
 
بسیار یاد حضرت کنید
 
یکی دیگر از کارهایی که باید انجام دهیم، یادکردن فراوان از امام علیه‌السلام است. ذکر امام و نام امام باید در زندگی ما فراوان باشد. مثلا یکی از کارهای خوب، ختم قرآن است که با برنامه ریزی‌های مدون و منظم، هر کس یک حزب یا جزء یا سوره‌ای از قرآن را برای قرائت قبول می‌کند و موظف است هر روز آن را انجام دهد. این ختم قرآن را برای امام زمان (عج) انجام دهیم. به بچه‌ها بگوییم که داریم با این کار هدیه می‌دهیم به امام‌زمان‌مان. بچه‌ها هدیه‌های هر روزۀ ما را می‌بینند.
 
روش‌های آشناییِ کودکان با مفهوم مهدویت 
 
عید نیمه‌شعبان‌ را برای کودکتان خاطره انگیز کنید
 
چراغانی‌ها، روی کودکان تاثیر بسیار سازنده‌ای دارد. شیرینی دادن، عیدی دادن. این کارها در ذهن بچه‌های کوچک تاثیر می‌گذارد و بادوام است. باید در این روزها شرایط خاص برای کودکان فراهم کرد؛ مثلا اگر به غذایی علاقه‌مندند آن شب آن غذا را درست کنیم. لباس نو تن‌شان کنیم. عید نیمۀ شعبان از عید نوروز باید برای ما بالاتر باشد.
 
روش‌های آشناییِ کودکان با مفهوم مهدویت
 
از خرافات دوری کنید و ترس به دل بچه‌ها نیندازید

توهم نسازیم برای بچه‌ها. همه چیز را هم موکول به آمدنِ آقا و ظهور ایشان نکنیم. القای خرافات و داستان‌های غیرواقعی، یا ترس را به دل بچه‌ها می‌اندازد یا تخیل‌شان را زیادی پر و بال می‌دهد و اذیت شان می‌کند.
 
روش‌های آشناییِ کودکان با مفهوم مهدویت
 
در اماکن متبرکه بچه‌ها را نماینده کارهای خوب کنید

وقتی با بچه‌ها به زیارت اماکن متبرکه می‌رویم، یک قرار با بچه‌ها بگذاریم: بیا از طرف امام زمان(عج) هم سلام بدهیم!

یک جور نمایندگی از سوی امام زمان(عج) برای زیارت و کارهای خوب، بچه‌ها را سمت خوبی‌ها هل می‌دهد و تشویق می‌کند. صلوات فرستادن، کار خوب کردن، نماز خواندن، کمک به دیگران، صدقه دادن و سایر کارهای خوبی که بچه ها می‌توانند به نمایندگی از امام زمان‌شان انجام دهند را از یاد نبرید.
 
روش‌های آشناییِ کودکان با مفهوم مهدویت
 
محصولات فرهنگی متناسب با مهدویت برای کودک‌تان تهیه کنید

کتاب، سی‌دی آموزشی، سی‌دی انیمیشن، محافل کودکانه‌ای که محتوای دینی دارد، مطبوعات و نشریاتِ کودکانۀ مذهبی، اردوهای خاطره‌انگیزی که والدین یا مدارس ترتیب می‌بینند، و فضاهایی که فرزندمان با محتوای انتظار آشنا می‌شود را رصد کنید.


مشروب سازی که با وصیت امیرکبیر مدرسه علمیه شد

خبرگزاری حوزه نوشت:

مدرسه علمیه شیخ عبدالحسین در خیابان پامنار تهران به وصیت مردی ساخته شده که همگان وی را در زمره یکی از مردان بزرگ ایران زمین در دو صده اخیر می‌شناسند. او در زمانه خویش مهر و وفا ندید و در حمام فین کاشان جان به جان آفرین تسلیم کرد.

میرزا تقی خان امیرکبیر وصیت کرد از یک سوم مالش زیرنظر «شیخ عبدالحسین تهرانی» که به شیخ العراقین نیز معروف است، مدرسه ای بسازند، برای آموزش و البته پرورش جوانان این مرز و بوم؛ شاید از میان آنان، پاک سرشتانی چون امیرکبیر دیگربار پای به عرصه وجود گذارد.

مدرسه علمیه شیخ عبدالحسین، نزدیک به 165 سال پیش در یکی از محله های قدیمی جنوب شهر تهران به نام پامنار قد علم کرد و امروزه نیز طلبه ها در آن درس دین می گیرند تا اشاعه دهنده اسلام عزیز باشند. در کنار مدرسه، مسجدی به همان نام قرار دارد ، البته نسبت به مدرسه در نتیجه تعمیر، اصالت اولیه خویش را از دست داده است. مدرسه 20 حجره دارد و حیاطی سرسبز و باصفا. از دیگر مشخصات اینکه در یک طبقه و به صورت چهار ایوانی ساخته شده و ایوان غربی آن به گنبد خانه مسجد راه پیدا می کند.

موسس مدرسه

درست است که میرزا تقی خان امیرکبیر بانی اصلی مدرسه شیخ عبدالحسین است، اما کسی که مدرسه و البته مسجد مجاور آن را بنیان نهاد شیخ عبدالحسین تهرانی از فقیهان معروف دوران قاجار است.

ایشان شاگرد صاحب جواهر و یکی از چهار نفری است که مرحوم صاحب جواهر بر اجتهادشان گواهی داد. شیخ نزد امیرکبیر بسیار احترام و عزت داشت چنان که امور قضاییه و شرعیه را به ایشان ارجاع می داد. شایان توجه اینکه شیخ عبدالحسین تهرانی سخت با فرقه ضاله بهائیت مبارزه کرده و درباره آن، روشنگری می کرد.

چرا مدرسه به نام امیرکبیر نیست؟

به دلیل حساسیت های حکومت وقت نسبت به امیرکبیر، آیت الله تهرانی مجبور شد نام خود را بر مدرسه بگذارد. جالب و البته تأسف آور اینکه محل کنونی مدرسه، زمانی محل ساخت مشروبات الکلی بود تا اینکه با وصیت هوشمندانه امیرکبیر، چنین مرکز فسادی تبدیل به محل فراگیری علوم اسلامی شد. در کنار مدرسه، مسجد شیخ عبدالحسین که به آذربایجانی ها معروف است قرار دارد.

تولیت و مدیران مدرسه

حاج آقا سید باقر خسروشاهی از سلاله خندان بزرگ علم و سیادت خسروشاهی، تولیت مدرسه شیخ عبدالحسین تهران است. پدر ایشان پس از رفتنِ آیت الله انگجی که سال ها در مدرسه و مسجد، نماز اقامه می کرد به مدرسه شیخ عبدالحسین آمد که البته به پیشنهاد برخی از علمای نام آشنای زمان مانند مرحوم آیت الله نجفی شهرستانی بود. مدیر مدرسه حجه الاسلام رضا شریفی است. وی دانش آموخته همین مدرسه بوده و به دست تولیت آن ملبس شده است. اخوی ایشان، حجه الاسلام حسن شریفی معاون امور آموزش مدرسه است که در همین مدرسه و مروی درس خوانده و معم شده است.

اوضاع مدرسه در زمانه حکمرانی رضا خان

زمانی که رضا شاه بر قدرت مسلط شد در کنار تعدادی از اقدامات ضد دینی، برخی از مدارس علمیه را دچار آشفتگی کرد، از آن جمله مدرسه آیت الله شیخ عبدالحسین تهرانی است. آیت الله سید هادی خسروشاهی پدر تولیت فعلی مدرسه، تلاش بسیاری کرد تا این وضعیت را سامان دهد. چرا که تعدادی دانشجو مدرسه را در اختیار گرفته بودند و بعضاً حجره ها را به همدیگر می فروختند و در واقع مدرسه به خوابگاه دانشجویی تبدیل شد. سرانجام آقا شیخ هادی تصمیم میگرد حجره ها را بخرد و به طلبه ها و اگذار کند و مدرسه کم کم به هویت سابق خود باز گشت.

سابقه مبارزاتی مدرسه

از سال 54-1353 مدرسه یکی از مراکز ترویج انقلاب شد. در آن سال ها نماز جماعت بی نظیری برگزار می شد و صف های نماز تا دم در ورودی حیاط می رسید. یک سالی حضرت امام خمینی (ره) و یک سال آقای هاشمی رفسنجانی در ماه مبارک رمضان در این مسجد منبر رفتند. یک سالی هم نمایشگاهی از کتب مذهبی در آن برگزار شد.

طلبه ها و فعالیت های تحقیقی و فرهنگی

نزدیک به 110 طلبه در شیخ عبدالحسین درس می خوانند که بین 15 تا 20 نفر در هر پایه هستند. روند جذب طلبه ها در سال های اخیر به صورت سالانه 20 نفر بوده است. تلاش پیگیر برای قوام بخشی به بنیادهای علمی طلبه ها از دغدغه های اصلی کادر مدیریتی و اجرایی مدرسه است و به همین دلیل در سال های اولیه به طلبه ها فعالیت های تحقیقی ارایه نمی شود چرا که مبنایی ندارد طلبه تازه واردی که چندان در علوم دینی مهارت نیافته و عمیق نشده است، سراغ مقاله نویسی و کتاب نویسی برود.

یکی از حوزه های علمی فعال در مدرسه، بخش مشاوره آن باشد که توسط حجت الاسلام مالک برنامه ریزی و هدایت می شود. طلاب و البته مردم از این طریق می توانند پاسخ بسیاری از سوالات و شبهات خویش را دریافت کنند. همچنین کلاس های شبهه شناسی چند وقتی است که در این مدرسه دایر شده است.



حجت الاسلام کاشانی با اشاره به نقش کلیدی حضرت عیسی(ع) در دولت موعود، گفت: مسیحیان وقتی ببینند حضرت عیسی(ع) پشت سر امام عصر(ع) قامت بسته و نماز می گذارد، همگی ایمان آورده و مسلمان می شوند.

عیسی مسیح
مروری بر آموزه های ادیان در زمینه انتظار و منجی موعود(عج) ثابت می کند که مهدویت، صرفا اعتقادی شیعی نیست بلکه پیروان همه ادیان و مکاتب اعم از الهی و غیرالهی منتظر آن موعودی اند که بیاید و به یُمن قدومش عدالت بر جهان حاکم شود. این مسئله ای است که مسیحیت نیز بدان معتقد و معترف است.

از این رو، به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت پیامبر الهی حضرت عیسی بن مریم (س) و با توجه به نقشی که روایات برای آن حضرت (ع) در دولت جهانی امام مهدی(عج) تصریح کرده اند، با حجت الاسلام «محمد کاشانی»، مدیر انجمن گفتگوی اسلام و مسیحیت درباره مهدویت در مسیحیت و نقش عیسی مسیح(ع) در دولت کریمه مهدوی گفت وگویی ترتیب داده ایم که مشروح آن تقدیم حضورتان می شود:

بنابر آموزه های دینی مذهبی حضرت عیسی مسیح(ع) چه نقشی در قیام و  دولت جهانی امام عصر(عج) دارند؟
بنابر تصریح روایات، حضرت عیسی(ع) در ظهور و حکومت امام مهدی(عج) نقشی ویژه دارند چنان که در روایات تصریح شده در آخرامان همزمان با ظهور امام زمان(عج) و تحقق وعده الهی، حضرت عیسی مسیح(ع) نیز از آسمان باز می گردند و در کنار حضرت حجت(عج)، در دولت جهانی حضوری فعال دارند.
برای مثال در روایت است که حضرت عیسی(ع)، وزیر و جانشین امام عصر(عج) هستند یا اینکه «بحرانی» در کتاب «غایَةُ الْمَرام وَ حُجَّةُ الْخِصام» می نویسد: عیسی بن مریم(س) در دولت کریمه مهدوی مسئول اموال هستند (مقامی شبیه به وزیر اقتصاد در دوران کنونی).
علاوه بر این و بنابر تفسیر مفسران از آیات قرآن کریم، همه ملل مسیحی منتظر آمدن ماشیح (مسیح) هستند، وقتی ببینند حضرت عیسی(ع) پشت سر امام عصر (عج) قامت بسته و نماز می گذارند، همگی ایمان آورده و مسلمان می شوند

این نشان از نقشی بی بدیل حضرت عیسی(ع) در دولت موعود و گرایش پیروان مسیحیت به اسلام و تشیع دارد.

این نقش و جایگاه حضرت مسیح(ع) در دولت موعود و همراهی با امام عصر(عج) چقدر ناقض تفکری است که حضرت عیسی(ع) را منجی آخرامان، معرفی می کند؟

در عهد عتیق و عهد جدید پیشگویی هایی درباره آمدن موعود به صورت جدی مطرح شده است اما اینکه مصداق این پیشگویی ها کیست، در انجیل به طور دقیق مشخص و ملموس نیست بلکه مسیحیان آن را با تاویل به عیسی مسیح(ع) نسبت می دهند.

از دیگر سو، پیشگویی هایی در کتاب مقدس وجود دارد که به صورت بشارت گونه و نه عینی، به امام زمانی که ما به ایشان اعتقاد داریم، اشاره می کند.

برای مثال، یکی از مشخصات موعود در کتاب مقدس این است که وی از نسل یسّاء، پدر حضرت داوود(ع) است، در حالی که حضرت عیسی(ع) از نسل داوود نیست، حضرت مریم(س) از نسل هارون است و داوود از طایفه یهودا که اینها دو طایفه مجزایند و مسیح(ع) نسبی به آنها نمی برد. تنها یوسف، پدرخوانده حضرت عیسی(ع) از نسل داوود بوده که وی نیز بر نسل مسیح(ع) نقشی ندارد.

لذا این مشخصاتی که در کتاب مقدس برای منجی آخرامان ذکر شده با حضرت عیسی(ع) قابل تطبیق نیست؛ علاوه بر این، پیشگویی های در کتاب «مکاشفه یوحنا» درباره بانویی که فرزندی به دنیا می آورد و روی سر تاجی دارد با 11 ستاره و . هست که با داستان ولادت امام عصر(عج) در کتاب بحارالانوار مطابقت می کند.

به عبارت دیگر، به صورت کلی نشانه هایی از امام زمان(عج) در انجیل وجود دارد که قابل تطبیق بر شخص دیگری جز ایشان نیست یعنی وماً موعودی که در کتاب مقدس از وی صحبت شده عیسی بن مریم(س) نیست.
انجیل

اعتقاد و باور مسیحیان به زنده بودن حضرت عیسی(ع) چقدر به پذیرشِ غیبت و حی بودن امام عصر(عج) به عنوان اعتقادی شیعی در سطح جهانی کمک می کند؟
هم مسلمانان و هم مسیحیان معتقدند که عیسی مسیح(ع) زنده است و به آسمان عروج کرده است، تنها تفاوت ما با آنها این است که مسیحیان می گویند عیسی(ع) به صلیب کشیده شد و سه روز در داخل قبر بود اما قرآن تصریح می کند که عیسی(ع) مصلوب و کشته نشد. اما مسیحیان می گویند سه روز بعد از مصلوب شدن زنده از قبر درآمد و 40 روز با حوّاریون بود و سپس زنده به آسمان عروج کرد.

نه تنها عیسی مسیح(ع) بلکه حضرات الیاس و خضر علیهماالسلام نیز زنده اند و درباره حضرت ادریس(ع) هم بنابر نقلی، زنده بودن تصریح شده است؛ اما از دیگر سو خداوند می فرماید: «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ» یعنی هر نفسی باید مرگ را بچشد و مرگ برای این دنیا است لذا چون عیسی(ع) زنده به آسمان عروج کرد پس باید زنده به زمین باز گردد و طعم مرگ را بچشد.
از این رو و به تصریح روایات مسیح(ع) همزمان یا کمی بعد از ظهور (بنابر روایتی در دمشق یا بیت المقدس) از آسمان نزول کرده و جانشین و وزیر امام مهدی(عج) می شود.

در کتاب مقدس آیین انتظار چه ویژگی هایی دارد و این آیین با اسلام دارای چه وجوه اشتراکی است؟
در آیین انتظارِ اسلامی بر میعادگاه انتظار تصریح شده است، در عراق مسجد سهله و مسجد جمکران در ایران میعادگاه منتظران اند، یعنی منتظران منجی موعود (عج) هر شب چهارشنبه و هر صبح جمعه به این دو مسجد رفته و دعای فرج را زمزمه می کنند. چراکه از آداب انتظار خواندن دعاهای فرج است.
علاوه بر این، مفهوم مردی سوار بر اسب سفید که می آید و جهان را نجات می دهد، مفهومی مشترک میان همه ادیان به عنوان نماد انتظار است و این تصویرسازی در هنر ادیان و مکاتب صورت گرفته؛ برای مثال در هندوستان و در معبد کارلی متعلق به بودائیان، مجمسه کارلی قرار دارد که بودائیان در آنجا برای آمدن منجی دعا می کنند و میعادگاه منتظران است.
همانگونه که ما در دعای ندبه از خدا طلب دیدار منجی را داریم، در مسیحیت هم دعاهایی هست که از خدا می خواهند آن موعود را برساند؛ در یهودیت هم دعاهای متعدد برای آمدن ماشیح وجود دارد و این در همه ادیان و مکاتب است این یعنی همه منتظر اند؛ برای مثال صائبین مندایی در اهواز برای آمدن منجی لحظه شماری می کنند و حتی چیزی بیش از انتظاری که شیعه برای آمدن انتظار امام زمان(عج) می کشد، در آنها دیده می شود.

این یعنی همه ما یک حقیقت را به انتظار نشسته ایم.

با توجه به اینکه گفتگوی ادیان امروزه یک ضرورت جهانی است، مهدویت چقدر می تواند به نزدیکی پیروان ادیان به یکدیگر کمک کند؟

تمامی ادیان و مکاتب اعم از اسلام، مسیحیت، یهود، هندوئیسم و . منتظر روزی اند که موعود ادیان بیاید. در انجیل یوحنا حضرت عیسی(ع) به یاران خود می گوید: «کمرهای خود را ببندید، چراغ های تان را افروخته بدارید، شما باید مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند که چه وقت مراجعت کند و و هر وقت آید و در را بکوبد بی درنگ در را بگشایند؛ خوشا به حال آن غلامان که آقای شان چون آید، ایشان را بیدار یابد، شما نیز منتظر باشید چراکه در ساعتی که گمان نمی برید پسر انسان می آید».

این یعنی عیسی(ع) منتظران را از خواب و غفلت نهی می کند و بر هوشیاری آنها توصیه دارد و تاکید می کند که ظهور غافلگیرانه رخ می دهد. یعنی نحوی از ادبیات انتظار را بوضوح در انجیل شاهد هستیم وقتی مسیح(ع) به شاگردان خود تاکید می کند که در لحظه منتظر باشید مثل میزبانی که هر لحظه منتظر در زدن و آمدن مهمان خود است!
حضرت مهدی

این ادبیات در اسلام هم هست؛ دعای فرج و آیین انتظاری که در اسلام است به مراتب کامل تر از مسیحیت است. در ادیان و مکاتب دیگر هم چنین داستانی بوضوح مشخص است چنان که یکی از ادعیه یهودیان که هر روز در نمازهای شان می خوانند دعا برای بازگشت ماشیح یا منجی موعود است. 

این یعنی هر دینی با زبانی این انتظار را فریاد می زند تنها عناوین این منجی متفاوت است؛ زرتشتیان از او به «سوشیانت» تعبیر می کنند، یهود به ماشیح، مسیحیت به عیسی(ع) و . اما فرقی نمی کند به آب بگویی سو، ماء یا water چون این عناوین در ماهیت آب تغییری ایجاد نمی کند.

آیا در آموزه های مسیحیت درباره زمان ظهور و بازگشت حضرت عیسی(ع) نظری وجود دارد؟ نگاه مسیحیت به تعیین وقت در این باره چیست؟
در ادیان بحثی با عنوان آیین انتظار مطرح است که از ویژگی های اصلی آن «عدم تعیین وقت برای ظهور» است؛ برای مثال از عیسی مسیح(ع) پرسیدند: کی باز می گردی؟ پاسخ داد: از آن زمان هیچ کس اطلاع ندارد حتی ملائکه آسمان و حتی پسر!
البته در همه ادیان مدعیان دروغین بوده و هستند که یا زمان مشخص کرده و برای مثال می گویند پنج سال دیگر در فلان روز منجی ظهور می کند و برخی عوام هم جذب شده و فریب می خورند و چون نمی شود، می گویند اشتباه محاسباتی شده و تاریخ دیگری را اعلام می کنند تا کاسبی کنند که اینها همه دروغ است و طبق تصریح همه ادیان نباید فریب این مباحث را خورد و جز خدا کسی از آن زمان خبر ندارد.

در مسیحیت نیز مکرر مدعیانی دروغین بوده اند که برای ظهور وقت تعیین کرده اند از  500 میلادی گرفته تا 1000 میلادی، 21 می 2011 تا 2028.
علاوه بر این، مدعیان متعددی می آیند و می گویند ما همانیم که قرار بود بیاید مثل احمدالحسن و بهائیت در عالم تشیع؛ در مسیحیت هم در قرون متعدد چنین ادعاهایی مطرح بوده است. همچنین است درباره نشانه های ظهور که برخی به کذب تعیین نشانه و مصداق کرده اند. اما همه ادیان از جمله مسیحیت چنین ادعاهایی را تکذیب و رد می کنند.


حضرت مهدی ، امام زمان عج
در احادیث و روایات از خصوصیات چهره ی حضرت مهدی نقل شده است که مسن است اما جوان جلوه میکند و.

شکل ظاهری حضرت مهدی                   

دیدار با پسر فاطمه(س) و حضور امام زمان(عج) را درک کردن، شاید بزرگترین آرزوی بسیاری از ما شیعیان باشد، اما اگر روزی رسید که  ما لیاقت لحظه ای ملاقات با امام قائم(ع) را پیدا کردیم، ظاهر و اوصاف جسمانی موعودمان چگونه خواهد بود؟  حضرت مهدی

حضرت مهدی

 

چهره امام زمان

سیمای ظاهری حضرت مهدی

 
در ادامه این گزارش تعدادی از احادیث و روایات پیرامون شکل ظاهری امام زمان(عج) از منابع مختلف شیعه و سنی ذکر می شود:
 
مسند ابویعلی از پیامبر(ص) نقل می کند:«از میان اهل بیتم کسی در این امت قیام خواهد کرد که پیشانی اش بلند است و بینی اش برجستگی دارد. او عدالت را در زمین می گسترد، چنان که از جفا و بیداد آکنده شده است.»
 
الفردوس از حذیفه از پیامبر(ص) روایت می کند:«مهدی مردی است از فرزندان من، چهره او مانند ماهِ درخشان است، رنگ او رنگ عربی(1) است و اندام او اسرائیلی(2). او زمین را پر از داد خواهد ساخت، همانطور که از ستم پر شده است. اهل آسمان و زمین و (حتی) پرنده در آسمان از خلافت او رضایت مند خواهند بود.»
 
کمال الدین از ابوالصلت هروی نقل می کند:«از امام رضا(ع) درباره نشانه های قائم به هنگام قیام پرسیدم و ایشان فرمودند:علامت او این است که مسن است ولی جوان جلوه می کند، کسی که او را می نگرد چهل ساله و حوالی آن تخمین می زند. از علامات ظهور او آن است که با گذر روزها و شب ها پیر نمی شود، تا آنکه اجل فرا رسد.»
 
غیبت نعمانی از علی بن ابی حمزه از امام صادق(ع) چنین نقل می کند:«چون قائم قیام کند، مردمان او را نخواهند پذیرفت، چون جوان و شاداب می آید. تنها کسانی که خدا در عالم ذرّ از آنها میثاق گرفته است بر اعتقاد به او خواهند بود.»
 
کمال الدین روایت می کند که حضرت امیرالمؤمنین(ع) بر منبر فرمودند:«در آخرامان مردی از فرزندان من قیام می کند. او سفید مایل به سرخی است. ران هایی ستبر دارد، استخوان های شانه اش بزرگ است، در پشت خود دو خال دارد که یکی به رنگ پوست اوست و دیگری مانند خال پیامبر(ص). او دو نام دارد:یکی پنهان و دیگری آشکار. آنکه پنهان است احمد و آنکه آشکار است محمد. چون پرچمش را به اهتزاز درآرد، میان مشرق و مغرب را روشن می کند. او دستش را بر روی سر بندگان می گذارد و به دنبال آن هیچ مؤمنی نخواهد بود مگر آنکه دلش از پاره آهن سخت تر می شود و خدا به او نیروی چهل مرد می دهد. هیچ مرده ای نخواهد بود مگر آنکه سرورِ این امر به قبرش وارد می شود. آنان در قبرها با هم دیدار می کنند و به قیام قائم(ع) بشارت می دهند.» (بحارالانوار)
  
پی نوشت ها:
(1) یعنی گندمگون یا سفید است، و در اوصاف امام عصر(ع) آمده که رنگ ایشان رنگ پیامبر(ص) است، یعنی سفید مایل به سرخ.
(2)بلند قامت و پُر، مانند بنی اسرائیل و فرزندان یعقوب نبی(ع). نسل حضرت ابراهیم(ع) که از جمله آنها بنی اسرائیل اند، به درشتی اندام و زیبارویی معروف بوده اند، لذا اوصاف حضرت ابراهیم(ع) در امام مهدی(عج) بروز می کند.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Megan کاشمر خبر(فرهنگی، هنری، ورزشی، سیاسی، اجتماعی) تبادل لینک رایگان طراحي لوگو | طراحي لوگوتايپ | طراحي نماد و پيکتوگرام صنايع دستي ايران مقالات دربان گنجینه شبکه های کامپیوتری